عبور از من

منـــــ یکـــــ الـهــــــــــه امــــ

عبور از من

منـــــ یکـــــ الـهــــــــــه امــــ

ایستگاه قدیمی

چه در فصل خرماپزان و چه در زمهریر

زنی روی سکوی این ایستگاه قدیمی نشسته ست ،

دلش با قطاری که رفته ست ، رفته ست ... 


#الهه_تاجیکزاده_آریایی

"عطر نیستی"


نه برگی ، نه حتی جوانه ،

ولی عطر جان پروری داشت آن شاخه ی تر 

و بی نام بود آن درخت معطر 



#الهه_تاجیکزاده_آریایی